غلامعلیِ نوحه «یاد امام و شهدا» را بشناسید/ شاعر روضههای حاج منصور و دوست حدادیان+عکس
۶ مردادماه سال ۶۷ در عملیات مرصاد و در منطقه اسلامآباد غلامعلی جندقی(رجبی) به شهادت رسید. جوانی که دهم تیرماه سال ۱۳۳۳ در محله آذربایجان تهران به دنیا آمد و در عمر ۳۴ سالهاش، کاری کرد که هر مداحی اگر بنا دارد از شهدای عرصه خود نام ببرد، سراغ نام او میرود.
تصویری از شهید غلامعلی جندقی (رجبی)
در حال مداحی در جبهههای جنگ
پدری که پاسوز مجالس روضهخوانی بود
غلامعلی دستپرورده پدر عارفمسلکش بود. حاج حسن رجبی در مساجد خیابان آذربایجان برای خودش بروبیایی داشت. صاحب احترام اهالی بود و کلاس قرآن برگزار میکرد. میگویند حاج حسن در جوانی به مرض حصبه دچار شده بود. بیماری چنان به تن او پیچید که از زور درد و بیاشتهایی دوپاره استخوان شد. وصیتش را نوشت و به انتظار مرگ روزهای کشدار بیماری را تحمل میکرد. تا اینکه در خوابی با توجه و عنایت اهلبیت (ع) شفای کامل گرفت. از آن به بعد پاسوز مجالس روضهخوانی شد. برای ایتام سفرهداری میکرد و غلامعلی کوچک را پا بهپای خودش به این مجالس میبرد. عشق به اهلبیت (ع) در همان کودکی در دل غلامعلی جوانه زد و راه را نشانش داد.
تصویری از شهید غلامعلی رجبی در کنار پدرش
خواندن زیارت عاشورا در روز اول مهر
بعد خدمت سربازی معلم شد و جدیت در کارش او را خیلی زود ارتقا داد و مدیر مدرسه کرد. در سالهای پیروزی انقلاب با حلقهای از شاگردان و معلمهای مدرسه در تظاهرات شرکت میکرد. روز اول مهر ماهی مصادف شده بود با یکی از روزهای ماه محرم. معلمها و دانش آموزان جدید به مدرسه شهید غلامعلی آمده بودند. همهشان در صف و مراسم صبحگاه منتظر سخنرانی و اعلام برنامههای آقای مدیر بودند. اما اتفاقی که افتاد حیرت را مهمان چشم و دل همهشان کرد و فهمیدند با چه جور مدیری سروکار دارند. یکی از شاگردانش درباره آن روز میگوید: «در مراسم صبحگاه روز اول مهر، آقای مدیر با کت و شلوار میکروفون را به دست گرفت. بیهیچ حرفی از دانش آموزان در صفها خواست روبهقبله و پشت به او روی زمین بنشینند. بعد خودش هم در ردیف آخر کت و شلوار به تن و میکروفون به دست روی زمین نشست. طولی نکشید که صدای گرم و گیرایش را شنیدیم. برایمان زیارت عاشورا خواند و روضهخوانی کرد و بعد از آن هم بیهیچ حرف دیگری سر کلاسها رفتیم و سال تحصیلی را بابرکت همین روضه و زیارت خوانی شروع کردیم.»
شاعر نوحه «قربون کبوترای حرمات»
غلامعلی شاعر یکی از معروفترین شعرهای در مدح امام رضا (ع) «قربون کبوترای حرمات» است. آقا غلامعلی این شعر را سرود که حتی برای سرودنش نیز گفته میشود از امام رضا (ع) مدد گرفت، اما این شعر با نوای و صدای دیگران در ذهنها نشسته است. مداحان بسیاری از دهه ۶۰ تا امروز آن را خواندهاند.
سعید حدادیان: نذر کرد و «قربون کبوترهای حرمت» خودش آمد
رفاقتی صمیمی بین سعید حدادیان و شهید غلامعلی برقرار بود تا جایی که او در نوحه معروف «یاد امام و شهدا» از غلامعلی به عنوان رفیق خود یاد کرد. هر دو ذاکر و مداح خط مقدم جبههها بودند. در مرخصیها کاروان به راه میانداختند و با جمعی از جوانهای مدرسه و پایگاه بسیج محلهشان به زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) میرفتند. حدادیان خاطرهای ناب از یکی از این زیارتها دارد. شهید غلامعلی اولین مداحی بود که کلمات محاورهای را وارد مداحی و مجالس روضهخوانی کرد. حدادیان میگوید: «بیشتر این شعرها بیهیچ تلاشی بر زبان او جاری میشد و حال مجلس را عوض میکرد. شهید غلامعلی خیلی مردمی و خاکی بود. شعرهایش از دلسادهاش بلند میشد و بر دل مینشست. یادم هست یکبار به زیارت امام رضا (ع) رفته بودیم. برای کاروان خیلی کار میکرد. همه کارها را ایشان پیش میبرد. همهجا حاضر بود. از گرفتن حسینیه برای کاروان تا آشپزی و پذیرایی و ظرف شستن برای زوار امام رضا (ع). زمان برگزاری مجلس روضهخوانی در حرم رسیده بود. غلامعلی سرگرم کارشده بود و شعری برای خواندن نداشت. همان لحظه در حرم رو به گنبد کرد و گفت امشب شعر ندارم. نذر کرد ۱۴ قدم به سمت ضریح بردارد و در هر قدم بیتی بگوید. به راه افتاد. در هر قدم اشکها روی صورتش میریختند و همینطور شروع به خواندن کرد: قربان کبوتری حرمت/ قربان این همه لطف و کرمت...این شعر را همه مابعد غلامعلی خواندیم. همه میتوانند آن را محزون بخوانند. اما صدای غلامعلی سوز دیگری داشت و مجلس را از قبض و سردی درمیآورد.»